با افزایش فشار هیئت مدیره و سهامداران شرکت ها برای نوآوری، دیجیتالی شدن، اتوماسیون و اختلال در کسب و کار، بسیاری از مدیران و رهبران در مقابل یک ماموریت سخت ایستاده اند. کدام یک از راههای مختلفی که میتوان به نوآوری دست یافت، تسریع و حفظ کرد، برای بلوغ نوآوری فعلی، فرهنگ شرکت، بودجه موجود، بازاری که در آن فعالیت میکنند، نقاط قوت رقبا و انتظارات مشتری مناسب است؟
من این افتخار را داشتم که در یک شرکت بزرگ چندملیتی، هم در سطح بین المللی و هم عضوی از مدیریت محلی در یک کشور، در چنین بحث هایی شرکت کنم. در چهار سال گذشته، ما چند رویکرد مختلف را امتحان کردیم و بسیاری از مزایا و معایب آنها را آموختیم. هیچ بهترین رویکرد واحدی وجود ندارد، اما شما می توانید بهترین روش را برای نیازهای فعلی خود پیدا کنید.
نوآوری داخلی (رویکرد سنتی)
با رویکرد سنتی یا تکاملی، ابتکارات نوآوری در بین کل سازمان توزیع می شود. هیچ واحد مرکزی یا رئیس رسمی نوآوری وجود ندارد. نوآوری بخشی از تلاش های هر واحد تجاری است. تمرکز بر توانایی همه افراد برای ارائه ایده های جدید است و اغلب یک فرآیند کاملاً تعریف شده و هدایت شده در مورد نحوه کار با ایده های غیرمعمول و نوآورانه در مسیر آنها از تخته طراحی تا یک ایده تجاری پایدار ارائه می دهد.
تصمیم گیری معمولاً از سلسله مراتب سلسله مراتبی (خط کسب و کار، LOB) زنجیره فرمان پیروی می کند یا به سمت یک کمیته نوآوری متمایل می شود، جایی که یک رفتن/نه رفتن نهایی داده می شود. به نظر میرسد که اعطای فعالیتهای پیشگیرانه و تلاشهایی که منجر به نوآوریهای موفقیتآمیز میشود، راه مستقیمی است، اما چالشهای غیرمنتظرهای را به همراه دارد.
برخی از جالب ترین ابزارهای حمایت از نوآوری عبارتند از:
بنیاد Kickbox Adobe یک روش در نوآوری شرکتی برای فعال کردن کارکنان و ایجاد موارد تجاری ارزشمند برای شرکت است. به طور کلی، کارمندان می توانند داوطلب شوند تا یک جعبه نوآوری با ابزارهای خلاقانه و یک کارت اعتباری پیش پرداخت 1000 دلاری دریافت کنند تا هر پروژه جدیدی را که می خواهند تأمین کنند. سپس “کیک بوکسورها” ایده های خود را به مدیران خود ارائه می دهند و ایده های آنها می تواند منجر به طرح های تجاری تمام عیار شود.
ایجاد فرهنگ نوآوری هشت ایده را نشان می دهد که در گوگل کار می کنند. این ایده ها (10 برابر فکر کنید، راه اندازی کنید، سپس به گوش دادن ادامه دهید، هر چیزی را که می توانید به اشتراک بگذارید، افراد مناسب را استخدام کنید، از مدل 70/20/10 استفاده کنید، همه جا به دنبال ایده باشید، از داده ها استفاده کنید، نه نظرات، و تمرکز بر روی کاربران، نه رقابت ) برای تشویق تعامل بین کارمندان در داخل و بین تیمها و جرقه گفتگو در مورد کار و همچنین بازی طراحی شدهاند.
نوآوری داخلی (رویکرد بخش جداگانه)
ایجاد یک بخش جدید که تلاشهای نوآوری در سطح شرکت را متمرکز کند، یکی از رایجترین روشهایی است که شرکتها به نیاز خود برای نوآوری نزدیک میشوند. هدف این بخش جمعآوری ایدههای جدید از همه کارمندان و در سراسر سلسله مراتب، جستجو و جمعآوری ایدههای خارج از شرکت، ارزیابی ایدههای متمایز، اجرای مطالعات امکانسنجی، و آمادهسازی موارد تجاری برای کمیتههای تخصصی و یا حتی هیئت مدیره برای کار نهایی است. /تصمیم ممنوع.
بزرگترین چالش در این رویکرد، تنظیم شاخص های عملکرد کلیدی مناسب (KPI) برای اندازه گیری اثربخشی و بازگشت سرمایه (ROI) است. سندرم اختراع نشده اینجا (NIH) چالشی است که دیر یا زود برطرف خواهد شد. یک نهاد واحد در یک شرکت که وظیفه دارد وضعیت موجود، قوانین موجود و استانداردها را به چالش بکشد، به ندرت همکاری بی قید و شرط از سایر بخش ها پیدا می کند.
جایی که رویکرد بخش جداگانه برتری دارد، این واقعیت است که می تواند یک تیم همه کاره از متخصصان داخلی ایجاد کند تا به یک نوآوری بالقوه حیاتی در تمام چرخه های عمر آن رسیدگی کنند. این تیم از کارشناسان داخلی دانش گسترده ای از کالاها یا خدمات شما، نقاط قوت و ضعف شرکت، گروه های مشتریان موجود یا هدف، رقبای موجود و بالقوه شما، و قوانین یا محیط نظارتی موجود دارند.
Innovation In-House (رویکرد آزمایشگاهی مستقل)
به عنوان گام بعدی تکامل در رویکرد نوآوری داخلی، بسیاری از شرکتها از رویکرد آزمایشگاهی مستقل استقبال میکنند. آزمایشگاه یک واحد تجاری کم و بیش مستقل است که می تواند از منابع، دانش و پایه نوآوری شرکت مادر خود بهره مند شود و در عین حال کمتر از روش های بوروکراتیک اغلب سفت و سخت و وقت گیر تصمیم گیری بسیاری از شرکت های بزرگ رنج می برد.
در نتیجه، بسیاری از فرصتهای جدید یا منحصربهفرد را میتوان به مراتب سریعتر از آنچه که یک بخش داخلی معمولی میتوانست در رویای آن ببیند، کشف کرد. علاوه بر این، بسیاری از دستورالعملها و رویههای سختگیرانه شرکتی را میتوان دور زد یا حداقل به مرحله بعدی فرآیند نوآوری موکول کرد.
در برخی موارد، یک آزمایشگاه یا واحد نوآوری حتی می تواند خدمات خود را به مشتریان شرکت مادر بفروشد و در نتیجه جریان درآمد موجود را افزایش دهد. یک مثال خوب از این رویکرد، راهکارهای مهندسی فیلیپس است. به عنوان اصلاح این رویکرد، برخی سعی می کنند با ایجاد تیم های استارت آپی داخلی، نوآوری پیدا کنند.
نوآوری خارجی (ادغام و اکتساب)
برای استفاده از پتانسیل موجود یک استارتآپ در حال رشد یا فناوری نوظهور، ادغامها و اکتسابها (M&A) یکی از راههایی است که بسیاری از شرکتها برای دستیابی به رشد قابل توجه بازار یا دستیابی به راهحل یا خدماتی استفاده میکنند که از دست دادهاند و مایل به سرمایهگذاری سالها زمان نیستند. و برای اختراع به منابع نیاز داشتند.
گوگل در سال 2006 یوتیوب را به عنوان یکی از چندین خرید خود خریداری کرد. مایکروسافت لینکدین را با هدف تسریع رشد لینکدین و همچنین آفیس 365 خریداری کرد. لینکدین Lynda.com را خریداری کرد و LinkedIn Learning را ایجاد کرد. توییتر Quill را خریداری کرد، یک سرویس پیام رسانی متمرکز بر کسب و کار که به منظور رقابت با شرکت هایی مانند Slack است.
مانند هر ادغام و اکتساب، آنهایی که با هدف دستیابی به فناوری یا خدمات یا محصول جدید مختل کننده هستند ممکن است شکست بخورند. سوء مدیریت یا تفاوتهای فرهنگی بین دو شرکت میتواند منجر به کندی فرآیندهای نوآوری یا شکستهای شدید شود.
نوآوری خارجی (پشتیبانی استارت آپ)
برخی از شرکت ها با بهره گیری از قدرت بسیاری از گروه ها و افراد با استعداد در سراسر جهان، استراتژی راه اندازی شتاب دهنده یا انکوباتور برای استارت آپ های کوچک و مستقل را انتخاب کرده اند. غالباً با حمایت از گروه محدودی از شرکتهای نوپا با ارائه دسترسی به جدیدترین فناوریها و راهحلها و همچنین مدیران ارشدی که بهعنوان مربی خدمت میکنند، مزیت آنها دسترسی زودهنگام به ایدههای جدید و منحصر به فرد بدون نیاز به سرمایهگذاری گرانقیمت در بخش نوآوری داخلی است. توانایی ها.
به عنوان مثال می توان به L’Oreal و کارخانه بنیانگذاران آن، شتاب دهنده و انکوباتور دیجیتالی چندبخشی پیشرو جهانی مستقر در لندن اشاره کرد. L’Oréal به هر استارت آپ دسترسی به یک تیم متخصص داخلی که پشتیبانی عملیاتی و راهنمایی می کند، می دهد. تخصص زیبایی صدساله خود و دسترسی به اکوسیستم پرشور و متصل متخصصان را در بازاریابی، تحقیق و توسعه، و عملیات به ارمغان می آورد.
UBS Future of Finance Challenge به برندگان سهمی بیش از 400000 دلار جایزه نقدی و پشتیبانی، بیش از 300 ساعت مربیگری و مشاوره اختصاصی از رهبران باتجربه فناوری و کسب و کار، و همچنین فرصتی برای تجاری سازی بیشتر و مقیاس بندی ایده ها و فناوری های خود با کمک ارائه می دهد. از منابع و پشتیبانی UBS.
رویکرد انکوباتور راه اندازی شرکتی محدود به صنعت یا اندازه شرکت مادر نیست. Axel Springer Plug and Play Accelerator به عنوان خانه ای برای کارآفرینان دیجیتال یک سرمایه گذاری مشترک بین مرکز فناوری Plug and Play و Axel Springer SE است.
اشکال جدید نوآوری
نوآوری نیز منوط به نوآوری است، با بسیاری از روشهای جدید و خارج از چارچوب برای ظهور، که اغلب بهترین نوآوریهای داخلی و خارجی را در کنار هم قرار میدهند یا اشکال جدیدی از همکاری را ایجاد میکنند.
اشکال جدید نوآوری شامل sandboxing است. سندباکس بانک ملی اسلواکی پلتفرمی است که از طریق مشاوره با NBS به شرکت کننده اجازه می دهد تا نوآوری مالی را مطابق با مقررات تنظیم کند و عملاً آن را در بازار مالی اسلواکی آزمایش کند. هدف این پلت فرم تسهیل اجرای نوآوری ها در اسلواکی است.
تامین مالی جمعی یکی دیگر از رویکردهای رو به رشد برای انجام نوآوری است. با کمی تغییر رویکرد معمول Kickstarter، جمعیت Ideascale را به دست می آورید که در آن می توانید یک چالش را راه اندازی کنید و با کمک یک گروه سرپرست متشکل از 30000 حل کننده مسئله، متفکران طراحی و ایده پردازان، یک مشکل را حل کنید.
نوآوری باز ترکیبی از نقاط قوت یک شرکت خارجی برای ایجاد و راه اندازی ایده ها و برنامه های نوآورانه با قدرت عظیم کارکنان داخلی و کل مخاطبان خارجی است. نمونه ای از استفاده توسط LEGO Ideas Community انجام شد.
انتخاب راه درست برای رویکرد به نوآوری
هر راهی که انتخاب میکنید یا سبکی که اتخاذ میکنید، از ارزیابی مجدد انتخاب خود به طور منظم نترسید. نوآوری فرآیند کسب و کار روزمره شما نیست که بتوان آن را به سادگی و کمال ارتقا داد. همانطور که بلوغ نوآوری شما تکامل می یابد، ممکن است متوجه شوید که سبک نوآوری فعلی شما دیگر مطابق با نیازهای شما نیست. هیچ کس هرگز نگفته است که نمی توانید همزمان از چندین رویکرد مختلف استفاده کنید.
روش های مختلف نوآوری مزایا و معایب متفاوتی دارند. دانستن آنها در تصمیم گیری شما اساسی است. تصمیمات مبتنی بر واقعیت ها و تجربه دیگران ممکن است به شما کمک کند تا از موفقیت دیگران استفاده کنید و از اشتباهات آنها دور شوید.